گروه لهستانى Partyzant ، در تاريخ ٨ و ٩ ارديبهشت ١٣٩٦ در تالار وحدت تهران اجرا داشتند و فرصتى شد تا با اعضاى اين گروه، كريستوف توچكو (گيتاريست) و ميكولاى توچكو (درامر) صحبتى داشته باشيم و همچنين نظرشون رو درباره ى ايران بدونيم.
1- ميشه يه توضيحى در مورد خودتون و كاراتون بدين ؟
ميكولاى: در واقع همه چى با پدرم (كريستوف) شروع شد. پدرم با يك گروه معروف لهستانى به اسم Dzem شروع به كار كردن، و از قبل از به دنيا اومدن من ساز ميزد. الان ما ٥ ساله كه به عنوان يك بند با هم تور ميزاريم. و چند جا اجرا گذاشتيم و همه چى خوب پيشرفت… و الان هم تهرانيم و خيلى از اين بابت خوشحاليم.
2- ژانر موسيقيتون رو به تعريف خودتون چى ميدونيد ؟
ميكولاى: فكر ميكنم “راك” باشه
كرسيتوف: راك، متال، موسيقى كلاسيك، موسيقى فارسى !! ما دوست داريم سبكهاى جديد بوجود بياريم.
ميكولاى: همه چى ! همينطور كه ميبينى، ما سعى ميكنيم همه چى رو با هم تركيب كنيم و هميشه دنبال چيزهاى جديد هستيم و داريم همه چى رو تجربه ميكنيم و دوست داريم چيزايى رو خلق كنيم كه قبلا وجود نداشته، و مطمئنم يه روزى ميتونيم اين كارو بكنيم.
3- گروهتون رو چطورى با هم تشكيل دادين ؟
ميكولاى: همه چيز از پدرم و مادرم شروع شد ! پدرم منو به كنسرت هاى مختلف ميبرد و كلى چيز نشونم ميداد مثل موزيسين ها و ساز ها ! و من پنج سالم بود كه تصميم گرفتم كه ميخوام درامز بزنم و تا به امروز هم ادامه دادمش و زمانى كه به حد قابل قبولى از نوازندگى رسيدم، پدرم بهم گفت كه ميتونيم با هم ساز بزنيم و كار كنيم ! و من نميدونستم تا كى ادامه پيدا ميكنه، و ما چندتا اجرا گذاشتيم و كارامون رو گسترش داديم.
كريستوف: همه چيز از ده سال پيش شروع شد
ميكولاى: و الان تنها كاريه كه انجام ميديم، همه چيز به طور ناخودآگاه اتفاق افتاد و الان داره بزرگتر و بزرگتر ميشه.
كرسيتوف: همينطوره، به طور رسمى تبديل به كارمون شده و ادامه اش ميديم و داره بهتر و بهتر ميشه.
4- تا به امروز چندتا آلبوم يا سينگل ترك ازتون منتشر شده ؟!
كرسيتوف: تحت عنوان Partyzant تنها يك سى دى منتشر شده، ولى آلبوم هاى شخصى خودم به ١٩ تا ميرسه.
ميكولاى : آره تا الان يك آلبوم بيرون داديم و در حال ضبط آلبوم دوم هستيم. از اونجايى كه هيچ سينگل تركى بيرون نميديم، كارامون رو روى يوتيوب، فيسبوك و بقيه رسانه هاى اجتماعى ميذاريم.
5- بيشتر از كدوم هنرمند ها تاثير ميگيريد ؟
كريستوف: من خيلى به شوپن و پگانينى علاقه دارم، البته اين تو حوضه ى موسيقى كلاسيكه، توى راك، متاليكا گروه مورد علاقمه و به خاطر اونا بود كه من موسيقى رو شروع كردم. سال ١٩٨٧ متاليكا براى تبليغ آلبومشون، يه كنسرت در لهستان داشتند و من هم اونجا بودم و بعد از اون بود كه تصميم گرفتم گيتار بزنم. پس… متاليكا و فقط متاليكا !!
ميكولاى: خب… براى من يكم متفاوت بود. من و پدرم خيلى سليقه ى موسيقياييمون به هم شبيه، ولى براى من همه چى با Slipknot شروع شد و همه اش به خاطر اونها بود. وقتى كه ٦ سالم بود اونارو براى اولين بار ديدم و عاشقشون شدم. اونها الهام بخش ترين گروه براى من بودن. درامرهايى هستند كه مورد علاقمن، ولى اگه به خاطر Slipknot نبود، من الان اينجا نبودم كه درام بزنم !
6- نظرتون راجع به ايران چيه ؟
ميكولاى: اينجا رو دوست داريم، كسايي كه اومدن اجرامون رو ديدن خيلى پر انرژى و عالى بودن و باعث شدن كه احساس غريبى نكنيم اينجا.
كريستوف: ما يك خانواده ى بزرگيم ! مطمئنا واسه ى اجرا هاى بيشتر بر ميگرديم.
ميكولاى: دقيقا ! من عاشق اين كشور شدم، دلم ميخواد يك خونه اينجا بخرم ! داخل يا خارج از تهران، يا شايد هم هردوش !
7- آيا از هنرمندها و موزيسين هاى ايرانى كسى هست كه به كاراشون گوش داده باشين ؟
كريستوف: ما به موزيك هاى مسعود سعيدى گوش داديم و دوستامون تعدادى آلبوم هاى جذاب واسمون از گروه هاى مختلف آوردن كه بين اونها از همه جذابتر آلبوم انديشه هژبر بود كه دو بار بهش گوش داديم و باز هم گوش خواهيم داد. همچنين به موزيك هاى دوستمون آرش كوچكان گوش داديم، آرش واسه سينما آهنگسازى كرده و سبك متفاوت خودش رو داره.
ميكولاى : بعضى ها ميگن كه كاراش حالت رِگِى داره و شبيه باب مارليه ولى در واقع اينطور نيست، كاراش خيلى اوريجينالن.
8- به غير از موسيقى چه كارهايى انجام ميديد ؟
ميكولاى: غير از موسيقى چيكار ميكنيم ؟؟ امم… فك نكنم هيچكار ديگه اى غير از موسيقى بكنيم ! خب.. ما با هواپيما و ماشين زياد سفر ميكنيم و زياد هم ميخوابيم ! و اينجا تو ايران خيلى غذا ميخوريم ! غذاهاى ايرانى خيلى خوش مزه ان و خيلى زيادن ! اندازه ى ظرف هاى ايرانى خيلى بزرگن و نميشه غذا رو تا آخر خورد! و من كباب و دلستر خيلى دوست داشتم.
كريستوف: ما نون سنگك و نون بربرى خورديم و خيلى خوشمزه بود و جوجه كباب و قيمه بادمجان هم همينطور و دوغ !! من دوغ خيلى دوست داشتم !
9- برنامتون براى آينده چيه ؟
كرسيتوف: ما امروز داريم به لهستان برميگرديم و اونجا دو تا اجرا داريم و براى دو هفته به آلمان خواهيم رفت و اونجا هم اجرا خواهيم داشت. و وقتى برگرديم اهنگهاى جديدمون رو ركورد ميكنيم.
ميكولاى : ما يك قرارداد با آقاى عليرضا فرهادى بستيم، پس ميتونم قول بدم كه دوباره به ايران برميگرديم. در واقع ما اولين بارمون بود كه ميايم ايران، ولى اخرين بار نخواهد بود.
مصاحبه: آیدا ظریفیان