اما بسیاری بر این اعتقاد هستند که «تعزیه» ناجی موسیقی دستگاهی و ردیفهای ایرانی بوده است؛ همانطور که خود بهرهها از آن برده است و کلیت این هنر بر موسیقی ردیفی و دستگاهی ایرانی اتکا داشته است.
«ابوالحسن صبا» نیز در این باره گفته است: «بهترین جوانانی که صدای خوب داشتند از کوچکی نذر میکردند که در تعزیه شرکت کنند و در ماههای محرم و صفر همگی جمع شده و تحت تعلیم معین البکاء که شخص وارد و عالمی بود تربیت میشدند. این بهترین موسیقی بود که قطعات منطبق با موضوع میشد و هر فردی مطالبش را با شعر و آهنگ رسا میخواند. ناگفته نماند که تاکنون تعزیه بوده که موسیقی ما را حفظ کرده است.»
این مسالهای که تعزیهخوانان حرفهای نیز به آن اشاره داشتهاند.
در تعزیه کسانی که به اصطلاح «امامخوان» بودند آوازهای خود را بیشتر در مایههایی که در شان امامان بود میخواندند، مایههایی چون «نوا» و «راستپنجگاه». نقش «حرّ» در گوشه «عراق» بود و نقش حضرت عباس در «دستگاه چهارگاه» اجرا میشد. «شبیه» عبدالله بن حسن نیز در «راک عبدالله» میخواند.
برخی گوشهها هستند که برای «مخالف خوانها» یا «اشقیاخوانها» مورد استفاده واقع میشوند که بخشهای خود را با حالتی موسوم به «اشتلم» که حالتی زمخت و با صدای بلند و بدون تحریر بود، ادا میشد.
بخشسازی تعزیه هم بخشی جداییناپذیر از این آیین است. چرا که اجرای سازها حین نمایش تداعیکننده فضای نمایشی دراماتیک صحنه میشود و بر شور و حس نمایش میافزاید. در قدیم از سازهای «سرنا» «کرنا» «دهل»، «نی» و «سنج» در تعزیه استفاده میشد؛ اما در دوران ناصرالدین شاه قاجار و ورود سازهای نظامی غربی به ایران «ترومپت» «ترومبون» «کلارینت» و «سایدرام» جای سازهای قدیمی را گرفتند.
در این میان موسیقی نواحی هم سهم بسزایی در تعزیه دارد و هر منطقهای بنا به آیین و رسومِ خویش این هنر را به اجرا درمیآورد.
این روزها تعزیه از اقبالی چون گذشته برخوردار نیست؛ اگرچه همین ماجرا سبب شده است تا این آیین از گزندِ تغییرات در امان بماند و شاید امروز و دیگر بار تعزیه از موسیقی ایران نگاهبانی کند.
این هنر را در گفتوگو با لوریس چکناواریان، فردین خلعتبری، محسن شریفیان، علی اصغر دشتی (کارگردان تئاتر) و مجید خسرو آبادی (تعزیهخوان) بررسی کردهایم.